کشاورزی دیجیتال آبی در خاورمیانه دگرگون میشود
وابستگی به واردات در منطقه خاورمیانه برای نیازهای غذایی آن از اوایل دهه ۱۹۶۰ میلادی به طور پیوسته از ۱۰ درصد به حدود ۴۰ درصد افزایش یافته است. […]
خاورمیانه با مساحتی تقریباً ۷.۳ میلیون کیلومتر مربع و با جمعیت تخمینی بیش از ۵۰۰ میلیون نفر، یکی از مناطق کلیدی جهان است. با این حال، با چالشهای بسیاری نیز درگیر است. حسین شیرزاد، تحلیلگر توسعه کشاورزی در یادداشتی اختصاصی برای مهر نوشت؛ خاورمیانه یکی از مناطق مهم جهان است اما با مسائل زیادی درگیر بوده که علاوه بر درگیریهای مسلحانه در برخی مناطق که بر پیشبینیهای رشد بانک جهانی تأثیر میگذارند، به افزایش دمای ناشی از تغییرات آب و هوایی نیز میتوان اشاره کرد که فقط در دهه گذشته میانگین جهانی را تقریباً دو برابر طی کرده است (به ترتیب ۰.۴۵ درجه سانتیگراد در مقایسه با ۰.۲۷ درجه سانتیگراد). پیشینه تاریخی خشکسالی در خاورمیانه از منظر تاریخی، منطقه تاریخی بینالنهرین شمالی اخیراً طی ۴ سال هیدرولوژیکی بین سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۱۰ پس از میلاد تحت یک دوره خشکسالی شدید و طولانی قرار گرفت. بارش بسیار کم باعث کاهش شدید بهرهوری کشاورزی در حوضههای زهکشی فرات و دجله شد و صدها هزار نفر را آواره کرد. بدترین مناطق تحت تأثیر خشکسالی شرق سوریه، شمال عراق و ایران، مناطق عمده غلات در هلال حاصلخیز شمالی بودند. این قسمت مربوط به خشکترین دوره ۴ ساله هلال حاصلخیز از سال ۱۹۴۰ پس از میلاد است که فقط کمی خشکتر از رویداد ۱۹۹۸-۲۰۰۰ پس از میلاد است و پیشبینی میشود که با ادامه گرمایش جهانی به امری رایجتر مبدل شود. اثرات اجتماعی و اقتصادی این خشکسالی اخیر به وضوح این باور رایج را به چالش میکشد که جوامع کشاورزی، با نوآوریهای تکنولوژیکی و تعدیل اجتماعی، به طور سازگارانه خود را از تغییرپذیری در بارش طبیعی محافظت میکنند. مناطق بزرگ خشک و نیمه خشک خاورمیانه به سیستمهای شکننده کشت دیم یا آبی متکی هستند و به ویژه در برابر نوسانات دورهای در آب و هوا و مهمتر از همه در برابر تغییرات هیدرولوژی آسیب پذیر هستند. دورههای خشکسالی تکراری پیش بینی شده ممکن است آسیب پذیری جوامعی را تشدید کند که برای کاهش اثرات نامطلوب آن آمادگی ندارند. در طول ۴۰ سال گذشته، بسیاری از کشورهای خشک شرقی (ایران، بخشی از عراق، اردن، ترکیه و..) گرم شدن و کاهش بارندگی مستمر را تجربه کردند. دورههای خشکسالی به صورت نامنظم و غیریکنواخت با بیشترین شدت، بزرگی و مدت، در دهه گذشته تکرار شده است. خاورمیانه مدتها است که از منابع آبی لازم برای تأمین جمعیت خود فراتر رفته و به دنبال گسترش سیستمهای توزیع و ذخیره آب از طریق سدها و کانالها بوده است تا اینکه خشکسالی و کاهش ذخایر آب در سفرههای زیرزمینی بحرانی شد. در سراسر بحران اخیر و پیامدهای آن، شرق سوریه همان آسیب پذیری زیست محیطی را نشان داده که در دوران باستان روایت شده و به شدت بر حوزههای کشاورزی تأثیر گذارده است. نقش حیاتی دسترسی به آب در بینالنهرین باستان به خوبی در سوابق باستان شناسی و تاریخی ثبت شده است. در حالی که کشاورزی در خاورمیانه تنها ۱۳ درصد از تولید ناخالص داخلی منطقه را تشکیل میدهد، این بخش نقش استراتژیک مهمی در ارتقای سیستمهای غذایی انعطاف پذیر، زنده نگه داشتن بخشهای مهم اقتصادی و تشکیل پایگاه بسیاری از اقتصادها ایفا میکند و ۸۴ میلیون یا ۲۸ درصد به طور کامل به کشاورزی وابسته هستند. نرخ بالای شهرنشینی این منطقه که امروزه به ۷۰ درصد رسیده است و افزایش جمعیت مورد انتظار تا سال ۲۰۵۰، آن را به ویژه در برابر اثرات مخرب تغییرات آب و هوایی آسیب پذیر میکند. در خاورمیانه، الگوهای مصرف نامتناسب نقش اصلی را در ترویج ناامنی غذایی ایفا کرده است. در واقع، کشورهای منطقه امروزه بزرگترین واردکننده غلات در جهان هستند و حداقل ۵۰ درصد کالری غذایی مصرفی خود را وارد میکنند. پویاییهای مداوم تغییرات آب و هوایی، عدم تعادل تجارت جهانی غذا را تشدید کرده و به طور نامتناسبی بر مناطق ناامن غذایی و وابسته به واردات مانند خاورمیانه تأثیر گذاشته است. وابستگی به واردات در منطقه خاورمیانه برای نیازهای غذایی آن از اوایل دهه ۱۹۶۰ به طور پیوسته از ۱۰ درصد به حدود ۴۰ درصد افزایش یافته است، این وابستگی به واردات میتواند در دهههای آینده به دلیل رشد جمعیت پیش بینی شده و اثرات منفی مورد انتظار تغییرات آب و هوایی بر منابع طبیعی و عملکرد کشاورزی منطقه ادامه یابد؛ اینکه تا چه حد وابستگی به واردات مواد غذایی در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا تا سال ۲۰۵۰ ادامه خواهد یافت و چگونه این منطقه میتواند اتکای فزاینده خود به واردات مواد غذایی را کاهش دهد، هم یک سوال کلیدی برای خود منطقه و هم یک مسئله ژئوپلیتیکی حیاتی برای کل جهان است. وضعیت ایران در خاورمیانه ایران دومین کشور بزرگ خاورمیانه هم از نظر وسعت و هم از نظر جمعیت است. یکچهارم جمعیت ایران در مناطق روستایی زندگی میکنند و ۲۱.۲ درصد از کل جمعیت شاغل کشور در بخش کشاورزی شاغل هستند. کشاورزی با وجود درآمدهای نفتی، نقش مهمی در اقتصاد ایران دارد. با وجود کاهش سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی (GDP)این رقم به طور متوسط طی دهه اخیر حدود ۱۲ درصد برآورد شده است؛ بنابراین ایران نیازمند یک انقلاب در بهره برداری از تکنولوژی آبی است. در حال حاضر حدود نیمی از زمینهای کشاورزی ایران در زمینهای بی کیفیت است که کشاورزان را به سرمایهگذاری در سیستمهای پمپاژ آب زیرزمینی ناپایدار سوق داده است و در نتیجه شوری خاک را افزایش داده و تجدید منابع آب را به خطر میاندازد. بعید است که راه حلهای کوتاه مدت برای آنچه که یک مشکل سیستمی است در بلندمدت مؤثر واقع شود. تغییرات آب و هوایی اثرات نامطلوب بر محیط زیست دارد که بسته به منطقه از نظر شدت و دامنه متفاوت است. این تأثیرات در خاورمیانه حادتر است. افزایش دمای جهانی، تغییر در الگوهای بارش و رویدادهای شدید آب و هوایی امنیت غذایی را تهدید میکند زیرا چرخه محصول را تغییر میدهد، خطر خشکسالی و بارندگی شدید را افزایش داده و توزیع آفات و بیماریها را تغییر میدهد. در این زمینه، یکی از اهرمهای اصلی تغییر، تحول دیجیتالی کشاورزی آبی با استفاده از شیوههایی است که سلامت خاک، جذب کربن و کاهش آلودگی را ارتقا میدهند، تا به تجدید و بهبود هوا کمک کند. راهحل این است که تولید غذا را با احترام به محیط زیست که برای سیاره و نسل آینده حیاتی است، متعادل کنیم.